مي خواست با ادامه ي من زندگي کند
با من براي تازه شدن زندگي کند
حتي اگر نشد دل ما همصداي هم
توي شناسنامه ي من زندگي کند
دختر که بود خواست که در فيلم نامه ام
او جاي نقش اول زن زندگي کند
با چادر سپيد بيايد به خانه ام
تا پوشش حرير کفن زندگي کند
حس مي گرفت مثل عروسي که رقص را
مي خواست دن ددن دددن زندگي کند
اما نشد ، نشد که ببيند ، نمي شود
يک روح مرده در دو بدن زندگي کند
حالا تو نيستي و دلم سعي مي کند
هي سعي مي کند مثلا زندگي کند
اي زندگي! اگر چه به کامش ...از اين به بعد
يک ساز عاشقانه بزن زندگي کند
دانلود فونت
نظرات شما عزیزان:
|